بيوفيدبک يعني چه؟


 





 

رابطه تصورات ذهني و آرامش
 

تصورات و تخيلات، الگوهاي ذهني هستند كه بر كنش و رفتار هر شخص اثر مستقيمي دارد كه حالات روحي، شخصيت و حساسيت هر فرد را در بر مي‌گيرد.
الگوهاي ذهني ناهماهنگ شخص از خود نسبت به محيط مي‌تواند حالات روحي او را دچار اختلال و شخص را حساس و شكننده كند و در اثر كمترين استرس دچار تنش و بيماري‌هاي روان‌تني شود. داشتن تصور عميقي از الگوي ذهني مناسب مي‌تواند شخصيت برتر و با اعتماد به نفس و تسلطي در اعماق وجودمان شكل بدهد و همواره شخص با ديدي برتر مي‌تواند بر امور تسلط داشته باشد و اين اعتماد به نفس موجب آرامش رواني شخص شود. الگوهاي ذهني ايجاد شده در ذهن، به موقعيت اجتماعي و دگرگوني‌هاي محيطي و حتي وضع ظاهري و در نهايت تفسير ما از زندگي بستگي دارد و خلق ايجاد الگوهاي ذهني، در ارايه تنش و آرامش مؤثر است. قوي‌ترين قواي انسان، قوه «مخيله» است زيرا بدون وقفه و 24 ساعته حتي بدون حضور محرك كار مي‌كند و آثار عميقي در نگرش و تفكر و حالات روحي ما دارد.

ديد برتر
 

درد و درمان به اميد و ديد مثبت و منفي شخص بستگي دارد زيرا در ديد منفي و نااميدانه، حالات درد و بيماري با تصورات رنجوري بدن ملكه ذهن مي‌شود و در ديد مثبت، شفا و سلامت و تندرستي ملكه ذهن خواهد شد. ملكه ذهن مثبت يا منفي، به اعماق درون نفوذ مي‌كند و در آن صورت خواسته يا ناخواسته اعمال بدن را تحت‌تأثير قرار مي‌دهد. ارسال الگوهاي ذهني شديد در اعماق درون به دو صورت امكان‌پذير است: طبيعي: مانند عشق، ايمان، ترس، دعاهاي شبانه و مصنوعي: مانند فيكس چشم‌ها، بي‌حسي عضلات، بي‌حركتي بدن و براي كسب آرامش روحي بعد از ريلكس تن، بايد به تخيلات و اميدها و آرزوها و خاطرات شيرين پرداخت تا روح ارضا شود. تصور زيارتگاه‌ها و اماكن مقدس، به روح آرامش عميق‌تري مي‌دهد. در تصورات و تخيلات، دسترسي به غيرممكن‌ها روح را ارضا مي‌كند و يك شخصيت برتر در بازسازي و تكامل روحي خلق مي‌شود و در نهايت، تقويت و آرامش روحي را موجب مي‌شود. «تصورات» مي‌تواند يكي از قوي‌ترين آثار آرامش را داشته باشد زيرا مي‌توان در هر موقعيتي اين تكنيك را به كار گرفت.

بيوفيدبك آرامش
 

بيوفيدبك حالتي است كه شخص آگاهانه به حالت‌ها و احساسات قبلي خود برگشت مي‌نمايد تا بتواند احساسات خود را به طور عميق درك كند و آنها را تحت كنترل ارادي خود بگيرد. در مغز مراكزي وجود دارد كه نسبت به احساسات برانگيخته مي‌شود تا بتواند هماهنگي لازم را براي برقراري تعادل ايجاد كند. براي هماهنگي دقيق‌تر درون و برون، اين مراكز معكوس يا متضاد دارند كه نسبت به احساسات متضاد برانگيخته مي‌شود مانند سيري، گرسنگي، خشم و شادي، سرما و گرما؛ مغز با توازن اين دو مركز، توازن و تعادل را ايجاد مي‌كند. براي توازن و تعادل روحي و جسمي ‌بايد بتوان اين احساسات را به صورت ارادي و خود آگاهانه بيدار كرد و با افزايش يكي از اين دو حس متضاد به حالت توازن و آرامش روحي رسيد. براي بيداري احساسات بايد در حافظه اين احساسات را بايگاني و نگه‌داشت تا در صورت لزوم با بيداري يكي از دو حس متضاد بتوان حالات تعادل و آرامش را ايجاد كرد. بعد از بيداري احساسات مي‌توان احساسات خوشايند را تقويت و احساسات ناخوشايند را كمي تضعيف كرد تا احساس نشاط و آرامش دايمي‌ برقرار شود. براي بيداري احساسات و حالات روحي بايد ابتدا چرخش آگاهي به احساسات فيزيكي و يا احساسات فعلي كرد. سپس مرحله به مرحله احساسات قلبي را بيدار كرده و آنها را در حافظه ذخيره كرده تا در صورت لزوم بتوان با دسترسي به حافظه، احساسات مورد نظر را بيدار كرد.
گاه احساسات به صورت سمبليك در ضمير ناخودآگاه نقش مي‌گيرند و براي كنترل اين احساسات مي‌توان به عمل خواسته يا نيت كردن احساسات سمبليك را بيدار كرد و آنها را تحت كنترل در آورد.

مراحل بيوفيدبک
 

بيوفيدبك در چهار مرحله است، بعد از تسلط كامل در هر چهار مرحله مي‌توان به سرعت احساسات را در هر موقعيت بيدار کرده و جسم و روح را تحت كنترل گرفت و درنهايت، به تعادل روحي و آرامش رسيد. براي كنترل بهتر احساسات متضاد بايد به صورت تسلسلي و پشت سرهم بيدار شوند تا وجه‌التفاوت اين دو حس بهتر درك شده و راحت‌تر بتوان آنها را بيدار و ايجاد توازن و تعادل روحي كرد. تمرينات ابتدا بايد با حوصله و دقيق سپس رفته‌رفته با سرعت بيشتر انجام شود و با تكرار و تمرين مي‌توان دو احساس متضاد را در حافظه حكاكي كرد و به سهولت آنها را به ياد آورد و به طور کامل به شكل واقعي و حقيقي آنها را بيدار كرد. با گسترش آگاهي بر احساسات واقعي و حتي كاذب مي‌توان به كنترل شديدتري رسيد، به طوري كه اعمال خارق‌العاده را با كنترل ذهني به انجام رساند.
منبع:http://www.salamat.com